نخستین تجربهی پینتر در داستاننویسی در نوجوانیاش در ۱۹۴۵ است. او ابتدا کولوس را به صورت شعر و سپس داستان کوتاه نوشت و در یک مجلهی محلی به چاپ رساند. پینتر معتقد بود نوشتن برای تاتر به خاطر نقش محوری زبان و محدودیتهای صحنه و نیز به این دلیل که جوهر تفکر را باید با ایجاز و خست کامل بیان کرد، سختتر است تا نوشتن رمان و داستان.
مؤلفههایی که از ویژگیهای پینتر در نمایشنامهنویسی است، در داستانها و طرحهای وی نیز وجود دارد. حضور دو نفر در یک محیط بسته، چالش هویت فردی، سکوتها و مکثها، طنز سیاه، مسئلهی قدرت و سلطه در سطوح فردی و اجتماعی، دغدغههای سیاسی و اجتماعی، و ایجاز و اختصار از شاخصههای مشترک قالبهای متنوع نوشتاری پینتر است.
به هر صورت او گهگاه دستی در داستان و رمان برده و در کارنامهی هنری خود سه مجموعه داستان کوتاه و طرح و یک رمان به جای گذاشته است. جرالد پاترتون در سال ۱۹۶۹ از برخی طرحها و داستانهای پینتر از جمله، سیاه و سفید، متقاضی و سختیهای کار، یک مجموعه انیمیشن ساخت که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. کوتولهها تنها رمان پینتر و یکی از گیجکنندهترین آثار اوست که موضوع تثبیت و هویت درون مایهی اصلی اثر به حساب میآید. صداهایی در تونل، تس، از این بابت متأسفم، و دختران از آخرین داستانهای کوتاه او هستند.
پینتر سیاه و سفید را در فاصلهی سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ نوشت، ولی انتشار این داستان کوتاه به ۱۹۶۶ بازمیگردد.
نظرات شما عزیزان: